رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو - بخش دوم

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد ارزیابی و نقد

 

 

 

ارزیابی و پژوهش ما بر کار دیگران دو درس در پی دارد : نخست اینکه با دانش او آشنا می شویم و دوم آنکه ما راه های تازه و درست را به او هدیه خواهیم نمود .

 

 

بزرگترین دام نقادان ، خودستایی است .

 

 

نقادی که در انتهای ارزیابی خویش ، راه و شیوه درست را نشان نمی دهد یاوه گویی بیش نیست .

 

 

نقد و ارزیابی بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید دانست .

 

 

جایگاه ارزیابی و نقد شما بر کارکرد دیگران ، می تواند آغازگاه نخستین گام شما برای سازندگی باشد .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

 

در دنیا هیچ چیز کاملا خطایی وجود ندارد. حتی یک ساعت از کار افتاده هم می‌تواند دو بار در روز وقت دقیق را نشان دهد.

 

 

سعدی شیراز و دعا و نیایش

 

داستان زیر از سعدی نقل شده است:

"بهنگامی که من کودکی بیش نبودم عادت داشتم با پدرم و عموها وعموزاده هایم نماز خوانده و به دعا و نیایش بپردازم.ما هر شب نیز گرد هم جمع می شدیم و به قرائت بخشی از قرآن گوش می دادیم.

در یکی از این شبها هنگامی که عمویم در حال قرائت قرآن بود متوجه شدم که اکثر افراد حاضر در آن جلسه به خواب رفته اند. در آنجا بود که رو به پدرم کردم و گفتم:

هیچکدام از این خوهب آلوده ها هرگز به خدا نخواهند رسید.

پدرم در جواب گفت:

پسر عزیزم راهت را با ایمان ادامه بده و اجازه بده تا هر کسی به مراقبت از خویش بپردازد. چه کسی می داند شاید ایشان در خواب و رویاهایشان در حال گفت و گو با خدا باشند. من نیز ترجیح می دهم که تو هم مانند آنها در خواب باشی تا اینکه اینچنین به سختی به قضاوت درباره ایشان پرداخته و بدین نحو محکومشان کنی.

 

 

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد کشور

 

 

 

گفتاری که موجب گسستن همبستگی کشور گردد ، ریشه در  سخیفی اندیشه گوینده آن دارد .

 

 

کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب می رسانند.

 

 

با احساس می شود پند و اندرز داد اما سامان دهی به کشور نیاز به هنجار و چهارچوبی توانمند دارد .

 

 

سربازان تنها نگاهبان مردم امروز کشور خویش نیستند آنها دستاوردهای پیشینیان و سرمایه آیندگان را نیز پاس می دارند .

 

 

سرفرازی کشور بزرگترین خواست همگانی ست .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

 

یکی بود یکی نبود مردی بود که زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود .وقتی مرد همه می گفتند به بهشت رفته است .آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت.

در آن زمان بهشت هنوز به مرحله ی کیفیت فرا گیر نرسیده بود.استقبال از او با تشریفات مناسب انجام نشد.دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد.

در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد هر کس به آنجا برسد می تواند وارد شود .مرد وارد شد و آنجا ماند.

چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه ی پطرس قدیس را گرفت:

این کار شما تروریسم خالص است!

پطرس که نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده؟ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت:آن مرد را به دوزخ فرستاده اید و آمده و کار و زندگی ما را به هم زده.

از وقتی که رسیده نشسته و به حرفهای دیگران گوش می دهد...در چشم هایشان نگاه می کند...به درد و دلشان می رسد.حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت و گو می کنند...هم را در آغوش می کشند و می بوسند.دوزخ جای این کارها نیست!! لطفا این مرد را پس بگیرید!!

وقتی رامش قصه اش را تمام کرد با مهربانی به من نگریست و گفت:

"با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادی... خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند"

 

 

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد بد اندیش

 

 

 

چه نشانی از بد اندیش بجاست ؟ هیچ .

 

 

بد اندیشان و بد کرداران خیلی زود در آتش افکار و کردار اشتباهشان خواهند سوخت .

 

 

روز های خوش برای کژاندیش بسیار کوتاه و روز کیفر بسیار دراز .

 

 

بداندیش همیشه ، کارش گره  می خورد .

 

 

بداندیش نخستین و آخرین مردار کردار خویش است .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

 

تنها راه برای یافتن تصمیم درست ان است که بفهمیم تصمیم غلط کدام است راه دیگر را هم بدون ترس بیازماییم و ان وقت تصمیم بگیریم.

 

 

 

چگونه همسطح کردن دنیا

 

کنفسیوس در حال سفر کردن با شاگردانش بود که متوجه شد که در دهکدهای پسر بچه بسیا ر باهوشی زندگی می کند. لذا تصمیم گرفت که به آن دهکده رفته و با او که در حال بازی کردن بود به صحبت بنشیند. پس از پسربچه پرسید:

چطور است که شما به من کمک کنید تا به این نابرابریها در این دنیا خاتمه بخشم؟

 

پسرک پرسید:

برای چه بایستی به نابرابریها پایان بخشید؟اگر کوهها را صاف و مسطح کنیم پرنده ها جان پناه و محافظی نخواهند داشت. اگر به اعماق و ژرفای رودخانه ها و دریاهاایان بخشیده و صافشان کنیم تمام ماهیها خواهند مرد. اگر کد خدا و رئیس یک دهکده همانند یک دیوانه رفتار کرده و خودکامه باشد هیکس در آن ده معنای حق و عدالت را نخواهد فهمید.

شاگردان در حالی که از علم و و معرفت آن کودک شگفت زده شده بودند آنجا را ترک کردند. زمانی که در راه شهر دیگری بودند یکی از آنان اظهار داشت که همه کودکان بایستی اینچنین باشند.

کنفوسیوس نیز در اینباره گفت:

من با بچه های بسیاری آشنا شده ام که بجای بازی کردن و انجام کارهایی که در اقتضای سنشان میباشد در پی درک دنیا بوده اند اما هیچیک از ایشان بعدا" موفق به انجام کارهای مهمی نشدند برای اینکه هرگز معنای معصومیت و شیرینی بی مسولیتی دوران کودکی را درک و تجربه نکردند.

 

 

 

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد نادان

 

 

 

چه بسیار آدمیان نادانی که مهربانی شایستگان را بر نمی تابند آنها در نهایت یا به بردگی تیزدندانان گرفتار آیند و یا چهره زشت تنهایی را آشکارا ببینند .

 

 

ره آورد گفتگو با نادان دو چیز است : نخست از دست دادن بخشی از عمر و دیگری گرفتار شدن ، به افکار پوچ و بی ارزش .

 

 

نادانی ، خودخواهی به بار می آورد .

 

 

نادان همیشه از آز و فزون خواهی خویش خسته است .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

 

در جوانی آنگاه که رؤیاهایمان با تمام قدرت درما شعله ورند خیلی شجاعیم ولی هنوز راه مبارزه را نمی دانیم ، وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم دیگر شجاعت آن را نداریم .

 

 

عشق یا شادی

 

مومنی از دکو برین روحانی پرسید" چه کنم تا خداوند از اعمال من راضی باشد؟"

 

روحانی گفت:" تنها یک راه وجود دارد:زندگی با عشق"

 

چند دقیقه بعد شخص دیگری از روحانی همین سوال را پرسید روحانی گفت:" تنها یک راه وجود دارد زندگی با شادی"

 

شخص اول تعجب کرد و گفت:" اما به من نصیحت دیگری کردید استاد"

 

روحانی گفت:" نه دقیقا همین توصیه را کردم"

 

 

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد آرامش

 

 

 

آنانیکه همیشه در آرامش هستند لاابالی ترین آدمهایند .

 

 

آرامش اگر همیشگی باشد سستی و پلشتی در پی دارد .

 

 

جایی که شمشیر است آرامش نیست .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

 

از دست دادن هر انسانی که دوستش می داشتم آزاردهنده بود . گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس کسی را از دست نمی دهد زیرا هیچکس مالک کسی نیست . این تجربه واقعی آزادی است : داشتن مهمترین چیزهای عالم بی آنکه صاحبشان باشی.

 

 

روسپی و راهب

 

راهبی در نزدیکی معبد زندگی می کرد . در خانه روبرویش , یک روسپی اقامت داشت !

 

راهب که می دید مردان زیادی به آن خانه رفت و آمد دارند ,تصمیم گرفت با او صحبت کند . زن را سرزنش کرد : تو بسیار گناهکاری . روز وشب به خدا بی احترامی می کنی . چرا دست از این کار نمی کشی ؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت فکر نمی کنی ?؟!

 

زن به شدت از گفته های راهب شرمنده شد و از صمیم قلب به درگاه خدا دعا کرد و بخشش خواست و همچنین از خدا خواست که راه تازه ای برای امرار معاش به او نشان بدهد.اما راه دیگری برای امرار معاش پیدا نکرد ...

 

بعد از یک هفته گرسنگی , دوباره به روسپی گری پرداخت .اما هر بار که خود را به بیگانه ای تسلیم می کرد از درگاه خدا آمرزش می خواست ...

 

راهب که از بی تفاوتی زن نسبت به اندرز او خشمگین شده بود فکر کرد : از حالا تا روز مرگ این گناهکار , می شمرم که چند مرد وارد آن خانه شده اند !!!

 

و از آن روز کار دیگری نکرد جز این که زندگی آن روسپی را زیر نظر بگیرد , هر مردی که وارد خانه می شد , راهب ریگی بر ریگ های دیگر می گذاشت .مدتی گذشت ...

 

راهب دوباره روسپی را صدا زد و گفت : این کوه سنگ را می بینی ؟ هر کدام از این سنگها نماینده یکی از گناهان کبیره ای است که انجام داده ای , آن هم بعد از هشدار من . دوباره می گویم : مراقب اعمالت باش !

 

زن به لرزه افتاد , فهمید گناهانش چقدر انباشته شده است . به خانه برگشت , اشک پشیمانی ریخت و دعا کرد : پروردگارا, کی رحمت تو مرا از این زندگی مشقت بار آزاد می کند ؟

 

خداوند دعایش را پذیرفت . همان روز , فرشته ی مرگ ظاهر شد و جان او را گرفت . فرشته به دستور خدا , از خیابان عبور کرد و جان راهب را هم گرفت و با خود برد ...

 

روح روسپی , بی درنگ به بهشت رفت . اما شیاطین , روح راهب را به دوزخ بردند !

 

در راه , راهب دید که بر روسپی چه گذشته و شِکوه کرد : خدایا , این عدالت توست ؟ من که تمام زندگی ام را در فقر و اخلاص گذرانده ام , به دوزخ می روم و آن روسپی که فقط گناه کرده , به بهشت می رود ؟!

 

یکی از فرشته ها پاسخ داد : " تصمیمات خداوند همواره عادلانه است . تو فکر می کردی که عشق خدا فقط یعنی فضولی در رفتار دیگران . هنگامی که تو قلبت را سرشار از گناه فضولی می کردی , این زن روز وشب دعا می کرد . روح او , پس از گریستن , چنان سبک می شد که توانستیم او را تا بهشت بالا ببریم . اما آن ریگ ها چنان روح تو را سنگین کرده بودند که نتوانستیم تو را بالا ببریم !!! "

 

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد کار

 

 

 

کار ما برآیند خواست و برنامه ماست آنکه خواست و برنامه ایی ندارد کاری انجام نمی دهد .

 

 

آنانکه پژوهش کرده اند تنها کمی به داشته های درونی خویش و رازهای کیهانی آشنا شده اند و این رویکرد نمی تواند دستاویزی برای کوچک شمردن دیگر کسان گردد چرا که بسیاری به این رازها پی می برند بی کوچکترین بررسی و پژوهشی، آنها با کار و همچنین نگرش در نمایه های هستی به بسیاری از ناگفته ها پی می برند .

 

 

خوارترین کارفرما کسی است که با ندادن و یا کم کردن دستمزد زیر دست ، فرمانروایی می کند .

 

 

فرودستان ، در بهترین هنگامه هم ، بهانه های فراوان ، برای انجام ندادن کار های خویش دارند .

 

 

اگر آماده نباشیم ارزشمندترین زمان ها را نیز از دست خواهیم داد ، و کسی که آماده نیست بخت کمتری برای پیروزی خواهد داشت ، آمادگی یعنی بروز بودن در هر حرفه و کاری .

 

 

کار ، بهترین تسکین دهنده ، افکار پریشان ، و غم است .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

 

تحقق بخشیدن به افسانه ی شخصی، یگانه وظیفه ی آدمیان است و همه چیز تنها یک چیز است ...

 

 

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد تنهایی

 

 

 

تنها تنهایی کارآمد است که همراه باشد با پژوهیدن و کاویدن در خرد و دانش .

 

 

خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی .

 

 

تنهایی برای جوان ارزشمند ، و برای پیر آزار دهنده است .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

 

جاده ها برای سفر ساخته شده اند.

 

 

 

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد راستی و ناراستی

 

 

 

پیش از آنکه ناراستی ها ، در درون ما دره ایی مهیب پدید آورند  به راستی ها باندیشیم .

 

 

ارزش گذاردن به خویشتن خویش نباید سدی در برابر  زدودن ناراستی هایمان باشد .

 

 

رَد راستی ، رَد خویشتن است .

 

 

نخستین گام در راه پیروزی ، آموختن ادب است و نکو داشت دیگران .

 

 

آنکه راستی نپوید گرفتار آمیزش با اهریمن است ، فرزند این آمیزش فتنه است و شورش .

 

 

تنها مبارزه با ناراستی ها به ما ارزش داده و هم زیستی با تباهی سرافکندگی به دنبال دارد .

 

 

ناراستی هایمان را بپذیریم چرا که بهانه آوردن ، دو چندان آنها را سنگین می کند  .

 

 

هیچ گاه از راستی و درستی خویش آزرده مباش چون همیشه در انتهای هر داستان تو برنده ایی ! .

 

 

آنکه برنامه ها را از پایان به آغاز ، مورد ارزیابی قرار می دهد به راستی در حال سرپوش گذاری بر روی چیزی است .

 

 

آنگاه که نمی دانم چه می گویم ، جز راستی چیزی بر زبانم جاری نیست .

 

 

برای نوشیدن شهد بهشت ، هموار نگاهت به راستی باشد و درستی .

 

 

کژی و ناراستی ، شکاف و رخنه گاه اندیشه اهریمن خواهد شد .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

 

عشق معرفتی ملکوتی است که به انسان توانائی دیدن آنچه خدایان می بینند را می دهد...

 

 

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد اندیشه همگانی

 

 

 

افکار عمومی جایگاه آدمها را مشخص می کنند نه بر تخت نشینان .

 

 

دیدگاه خوب مردم ، بهترین پشتیبان برگزیدگان است .

 

 

خود را برای پیشرفت مردم ارزانی دار تا مردم پشتیبان تو باشند .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

تاریک ترین لحظه ، لحظه پیش از طلوع خورشید است

 

---------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

 

فرگرد رسانه

 

وقتی ناگهان رخداد مهمی از درون دیوان سالاری کشور به رسانه ها کشیده می شود ، نکته بسیار مهم تری از دید همگان پنهان می گردد .

 

رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد .

 

رسانه می تواند

 

1- رسانه می تواند در کوتاه مدت موجب شجاعت و یا ترس همگانی گردد .

2- رسانه می تواند نشان دهنده فر و یا بیچاره گی یک کشور در گستره جهانی باشد .

3- رسانه می تواند ذهن مردم را آرام و یا دگرگون و در هم بریزد .

4- رسانه می تواند گزارش های دروغ و رویدادهای غیر مستند را هم در میان اخبار درست به خورد آدمیان دهد .

5- رسانه می تواند با بستر سازی سیاه ، موج های همگانی ایجاد نموده و برای کسانی اسباب رشد یک شبه را فراهم سازد .

6- رسانه می تواند اموری همانند مراسم های سنتی و یا بزم های همگانی را کاهش و یا گسترش دهد .

7- رسانه می تواند در کوتاه مدت ابله ترین آدمیان را روشنفکر و روشنفکران را خانه نشین بنماید .

8- رسانه می تواند ابزاری باشد برای همبستگی و یا جدایی طلبی در یک کشور .

9- رسانه می تواند موجب افزایش آگاهی های شهروندی گردد .

 

رسانه نمی تواند

 

1- رسانه نمی تواند عشق و خواست های میهنی مردم را نابود و یا حتی سبک بشمارد .

2- رسانه نمی تواند برای همیشه اسطوره ها و بزرگان یک کشور را نادیده بگیرد .

3- رسانه نمی تواند در بلند مدت ، راستی حقیقتی را پنهان و دروغی را راست جلوه دهد .

4- رسانه نمی تواند برای همیشه آدمهای ناشایست را شایسته جلوه دهد.

5- رسانه نمی تواند یک خواست همگانی را برای همیشه کم اهمیت جلوه دهد .

6- رسانه نمی تواند خواهان پس رفت خواسته های مردمی باشد .

7- رسانه نمی تواند گریزگاهی برای سردمداران یک کشور به خاطر انجام ندادن درست کارهای آنان باشد .

8- رسانه نمی تواند خشونت و بخشش بی اندازه از خزانه کشور را توجیه کند .

9- رسانه نمی تواند خودکامگی و پستی هیچ گروه و دسته ایی را پنهان سازد و سعی برای انجام آن رسوایی به بار می آورد .

 

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

اسب سواری که از اسب می افتد اگر بلافاصله سوار اسبش نشود دیگر هیچگاه شهامت سوار شدن را پیدا نخواهد کرد .....

 

برخی از بدترین جنایتهای بشر با نام حقیقت انجام شده است . مردان و زنان بسیاری بر سر تیرک ها سوختند . فرهنگ تمدنهای بسیاری نابود شدند . آنانکه که راههای متفاوتی را برگزیدند ، از جامعه طرد شدند .

یک نفر به نام حقیقت به صلیب کشیده شد . اما پیش از مرگ برای ما تعریف ژرفی از حقیقت به جای گذاشت :

حقیقت چیزی نیست که به ما اطمینان و یقین می بخشد .

حقیقت چیزی نیست که ما را از دیگران بهتر می کند .

حقیقت چیزی نیست که در زندان عقاید از پیش تعین شده خود حبس کرده ایم .

حقیقت چیزی است که ما را آزاد می کند .

آن مرد گفت : حقیقت را بدان و حقیقت تو را آزاد خواهد کرد .

 

------------------------------------------------------

 

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

فرگرد امید

 

امید در درون کسی که هنوز راهی را برای خویش برنگزیده جای نمی گیرد .

 

هیچ اهرمی همچون بردباری و امید نمی تواند مشکلات را از پیش پایت بر دارد .

 

آسیب دیده همیشه درهای رویاهایش کوچک و کوچکتر می شود ، مگر با امید که شرایط ما را دگرگون می سازد .

 

با بدیهای دیگران دل خویش را به سیاهی نیالاییم ، همواره ساز سادگیمان کوک باشد و نگاهمان امیدوار.

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

زمانی که عاشق می شویم، می کوشیم تا انسان بهتری بشویم، دنیای اطرافمان هم بهتر می شود.

 

در سکوت ماندن فقط حرف نزدن نیست .

باید گوش را برای شنیدن تمام صداهای اطراف تعمیم داد . همانطور که رهبر ارکستر می تواند در میان موسیقی ارکستر ، فلوتی را که خارج می نوازد تشخیص بدهد ، به همین شیوه ، باید شنوایی خود را تربیت کنیم ، تا بتوانیم صدای  خدا را در میان این بازار مکاره بشنویم .

انسان مدرن سکوت را بسیار آزار دهنده می داند . ساکت ماندن را دشوار می یابد ، همیشه بیقرار است و می خواهد کاری بکند ، توصیه ای بکند ، وظیفه ای پیش پای خودش بگذارد ، و در آخر برده اجبار خودش برای عمل می شود .

 

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

فرگرد سخن

 

 

آنکه درست سخن نمی گوید داناترین هم که باشد همگان بی سوادش می پندارند .

 

همیشه آن که با شما هم آوا می شود و سخن شما را بازگو می کند نمی تواند هم اندیش شما نیز باشد .

 

منتقدین پر حرف بجای عملگرایان کم حرف هم سخن می گویند .

 

دیگران خیلی زود بازخورد رفتار ما را نشان می دهند . درستی و نادرستی کردارمان را در نگاه و سخن دیگران خواهیم یافت .

 

آنکه پیاپی  سخنتان را می برد ، دلخوش به شنیدن سخن شما نیست .

 

اگر به سخنی که گفته اید با تمام وجود پایبند هستید، دیگر نیازی نیست برای آن پوزش بخواهید .

 

دل کیهان را اگر بگشاییم این سخن را خواهیم شنید " هر کنشی واکنشی را در پی دارد " پس بر این باور باشید ! همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بی بازگشت نخواهد بود .

 

سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی .

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

درجوانی آنگاه که رؤیاهایمان با تمام قدرت درما شعله ورند خیلی شجاعیم ولی هنوز راه مبارزه را نمی دانیم ، وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم دیگر شجاعت آن را نداریم

 

زندگی به یک مسابقه عظیم دوچرخه سواری می ماند که هدف اش ، زیستن سرنوشت شخصی هر کس است .

در خط آغاز ، همه در کنار هم و در شور و رفاقت شریک هستیم . اما هر چه مسابقه ادامه می یابد ، شعف اولیه جایش را به مبارزه می دهد : خستگی ، یکنواختی ، تردید در توانایی خویشتن .

متوجه می شویم که برخی از دوستانمان حاضر نیستند به مبارزه تن بدهند : هنوز در مسابقه حضور دارند اما تنها بخاطر آنکه نمی توانند وسط یک جاده بمانند . این افراد بسیارند . در کنار اتومبیل راهنما حرکت می کنند ، با هم صحبت می کنند و وظیفه شان را انجام می دهند .

می بینیم که مدام از آنها دور می شویم ، و بعد ناچار می شویم با تنهایی ، با غافلگیریهای پشت هر پیچ و مشکلات دوچرخه روبرو شویم . سرانجام از خود می پرسیم : آیا ارزشش را دارد ؟

بله ، ارزشش را دارد . تسلیم نشوید ...

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

فرگرد تلاش

 

پایداری و تلاش کلید هر بند بسته ای است .

 

نو آوری نتیجه خواست و تلاش ماست نه رخدادهای ناگهانی .

 

سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی ویژگی ناب آدمهای پاک است .

 

آنکه برای بهروزی آدمیان تلاش می کند و راه درست را نشان می دهد بارها و بارها می زید و تا یاد و سخنش جاریست او زاده می شود و باز هم .

 

آن گاه که ، زایش راهی نو را از درون خویش احساس کردی پای در راهی خواهی گذارد که پیشتر برای رسیدن بدان بسیار  تلاش نموده ایی .

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

 

انتظار این نخستین درسی بود که درباره ی عشق آموختم .

 

زندگی ، توصیه کردن یا توصیه گرفتن نیست

اگر به کمک احتیاج داریم ، بهتر است ببینیم دیگران چطور مشکلاتشان را حل می کنند یا چگونه از حل کردن آنها عاجز می مانند .

فرشته ما همواره حاضر است و اغلب از دهان شخص دیگری برای گفتن یا فهماندن چیزی به ما استفاده می کند . اما این توصیه اغلب به صورت تصادفی و معمولا در لحظه ای به ما می رسد که با وجود حضور ذهن ، دل نگرانیهای ما ، مانع از دیدن معجزات زندگی می شود .

باید به فرشته امان اجازه بدهیم که وقتی لازم می داند ، به روشی که بهتر می داند با ما سخن بگوید

استاد می گوید :

توصیه ها ، تنها فرضیه هایی درباره زندگی هستند و عمل زندگی کردن معمولا کاملا متفاوت است .

 

------------------------------------------------------

« ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »  « ارد بـــــــــزرگ   Orod Bozorg »

 

 

فرگرد فرهنگ

 

اهل بازار بر این باور اشتباهند که فرهنگ را هم می شود با زمان بندی دگرگون ساخت !.

 

افزایش ناگهانی مردم سبب کاهش ادب ،فرهنگ و فرهیختگی می گردد آنهم از آن رو که نسل و تبار پیش از آن نمی تواند بایستگیها و وظایف خویش را همچون آموزگار بدرستی انجام دهد .

 

فرهنگ های همریشه ، انگیزه ای توانمند است که موجب همبستگی کشورها در آینده می گردد .

 

شالوده و زیربنای گسترش هر کشور ، فرهنگ است .

 

اهل خرد و فرهنگ همیشه زنده اند .

 

-------------------

--------------------------

-------------------

« پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »  « پائولو کوئلیو   Paulo Coelho »

 

به خود تلقین کن که ترس از شکست از خود شکست بدتر است .

 

برای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم

لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است

کسی که چنین می کند

به گامهای خود اطمینان ندارد

 





-------------------

--------------------------



ماخذ : به کوشش سیما زند
http://kandokave.persianblog.ir














نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

*آدمی*

سایت داستان های کوتاه : حکایتی از ناصر خسرو

تارنگار خسرو گلسرخی - پاردوکس ارد بزرگ و خسرو گلسرخی